صحبت‌های جدید شاکی پژمان جمشیدی: پزشکی قانونی دو بار موضوع تجاوز را تایید کرده است.

شاکی پرونده می‌گوید پزشکی قانونی دو بار موضوع تجاوز را تایید کرده و مستنداتش موجود است

صحبت‌های جدید شاکی پژمان جمشیدی: پزشکی قانونی دو بار موضوع تجاوز را تایید کرده است.

روزنامه هم میهن در گزارشی به جزئیات تازه ای از پرونده پژمان جمشیدی اشاره کرده است. در ادامه متن کامل این گزارش را می خوانید: 

سه‌شنبه، ۲۹ مهرماه بود که یک خبر، صدر همه خبرها در ایران نشست: «یک بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به عنف، بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شده است.» هنوز چند دقیقه از انتشار این خبر نگذشته بود که نام پژمان جمشیدی به‌عنوان متهم این پرونده در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست چرخید؛ از همان زمان کاربران زیادی در دفاع یا رد عمل او صحبت کردند و منتظر ماندند تا مقامات قضایی درباره این موضوع اطلاع‌رسانی کنند. 

همان روز قوه‌قضائیه اعلام کرد که یک بازیگر سینما در پی شکایت شاکی‌خصوصی با احضار به مرجع قضایی و تفهیم اتهام، بازداشت شد. چهار روز بعد اما علی القاصی‌مهر، رئیس کل دادگستری استان تهران بدون نام‌بردن از این متهم در پاسخ به سوال گفت که قرار بازداشت او نقض شده تا قرار متناسب صادر شود. ساعتی بعد جمشیدی با قرار وثیقه آزاد شد. 

حالا زن جوانی که شاکی پرونده پژمان جمشیدی است و مادرش، برای نخستین‌بار جزئیات روند شکایت‌شان از او و اتفاقاتی را که افتاده، براساس مستندات موجود در پرونده، در گفت‌وگو با «هم‌میهن» اعلام کرده‌اند. شاکی پرونده که نمی‌خواهد نام‌اش در گزارش بیاید از روزی می‌گوید که برای امضای قرارداد همکاری با پژمان جمشیدی، از دفترش به خانه او رفته و آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است، همچنین یک زن هم در این ماجرا دخیل بوده و شاکی به‌واسطه اعتماد به او به خانه جمشیدی رفته است. 

این زن جوان و مادرش می‌گویند همان شب با شکایت و گرفتن دستور قاضی، آزمایش پزشکی قانونی انجام داده و در گزارش این سازمان، تجاوز تایید شده است. به گفته آن‌ها بعد از اینکه از او شکایت کردند، دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست و این‌بار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. آن‌ها از همراهی خوب قضات دادگاه بدوی در روند رسیدگی به پرونده می‌گویند و حالا منتظر صدور رأی نهایی‌اند. زن جوان شاکی می‌گوید، بارها از سمت پژمان جمشیدی و اطرافیان‌اش به او پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومانی داده شده تا از شکایت خود صرف‌نظر کند، اما قبول نکرده است. 

«کامبیز برجاس»، یکی از وکلای پژمان جمشیدی اما به «هم‌میهن» می‌گوید، وکلا هنوز پرونده را نخوانده‌اند اما اتهام تجاوز را قبول ندارند. در چندروز گذشته انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی به اتهام تجاوز، محل بحث و تحلیل‌های زیادی شد. عده زیادی از او حمایت کردند و گفتند این موضوع دروغ است و هنوز ثابت نشده؛ آن‌ها فیلم آزادی جمشیدی از زندان را نشر می‌دادند، می‌گفتند اگر او واقعاً کاری کرده بود، آزاد نمی‌شد و همان سوالاتی را می‌پرسیدند که همواره از راویان آزار جنسی پرسیده می‌شود: «چرا زودتر شکایت نکردی؟»، «چرا به خانه‌اش رفتی؟»، «حتماً دنبال پول بوده»، «برای پژمان پاپوش دوخته‌اند»، «حتماً دسیسه‌ای وجود دارد» و… عده‌ای دیگر اما با حمایت از زن شاکی پرونده، نوشتند که خشونت جنسی و جنسیتی، موضوعی پیچیده در سرتاسر جهان است که به این سادگی نمی‌شود درباره آن قضاوت کرد. 

موضوعی که نظام کیفری در ایران و حتی در بعضی دیگر از نقاط جهان، ظرفی یا قوانین کافی برای برخورد با این موضوع را ندارد و نمی‌توان نقش عرف و سنتی که در این موارد بیشتر علیه زنان است را نادیده گرفت. بازمانده تجاوز در مسیر پیگیری حقوقی، چالش‌های خیلی زیادی دارد که اصلی‌ترین آن بحث ارائه دلیل است؛ او در مسیر ارائه دلیل با معیارهای سختگیرانه قانون کیفری در ایران با چالش روبه‌رو است. 

«زهرا مینویی»، وکیل پایه یک دادگستری که پیش از این روی پرونده‌های مربوط به تجاوز کار کرده به «هم‌میهن» می‌گوید، ما در متن قانون کلمه تجاوز نداریم، بلکه زنای به عنف داریم که به‌معنی برقراری یک رابطه کامل جنسی بدون رضایت است و مجازات آن هم جزو جرائمی است که حد دارد: «نحوه اثبات آن، هم می‌تواند اقرار باشد و هم چهار شاهد با ویژگی‌های خاص و قرائن. علم قاضی هم می‌تواند از ادله اثبات زنای به عنف باشد. ما در قانون آزارهای جنسی را به‌معنایی که در دنیا مصطلح است، جرم‌انگاری نکردیم. قانون، بعضی اعمال منافی عفت و مزاحمت را تعریف کرده و این تعریف، شفاف نیست، به‌همین‌دلیل راه‌های اثبات آن هم سخت و پیچیده است.» 

روایت شاکی پرونده

این روایت شاکی پرونده پژمان جمشیدی است. جمشیدی هفته گذشته بازداشت شد؛ بازداشتی که سروصدای زیادی به‌راه انداخت تا اینکه شنبه همین هفته بعد از چند روز بازداشت، آزاد شد. حالا زن جوانی که شاکی این پرونده است و مادرش، سکوت‌شان را شکسته‌اند، به «هم‌میهن» از این اتفاق و روند شکایت‌شان و مستندات پرونده در دادگاه می‌گویند. 

این زن جوان که نمی‌خواهد نام‌اش فاش شود، می‌گوید در سال‌های اخیر برای حضور در سینما تلاش کرده، چند نقش کوتاه هم بازی کرده و رزومه‌اش را برای کارگردانان و بازیگران شناخته شده می‌فرستاده است: «برای آقای جمشیدی هم رزومه‌ام را فرستاده بودم. یک‌روز با من تماس گرفت و دعوتم کرد که بروم سر صحنه سریال «محکوم». من هم رفتم و آنجا کلی از من تعریف کرد و گفت که خیلی بااستعدادم. گفت کمکت می‌کنم که بازیگر بزرگی بشوی. من از اینکه رزومه‌ام مورد توجه قرار گرفته بود، خوشحال بودم. بعد از چند روز دوباره تماس گرفت و گفت، بیا سر یک فیلمنامه حرف بزنیم و قرارداد ببندیم. من هم رفتم سر صحنه سریال. »

متهم این پرونده به این زن جوان می‌گوید، قرارداد در جای دیگری است و باید با او به آنجا برود: «من هم اعتماد کردم و با او رفتم. وارد خانه که شدیم، در را قفل و شروع به کشیدن مواد کرد و دود آن را روی صورتم فوت می‌کرد. دست‌وپایم را بست و بعد به‌زور با من رابطه جنسی برقرار کرد. من میخکوب شده بودم و از پس‌اش برنمی‌آمدم. بعد نشئه شد و به کناری افتاد. من هم دنبال کلید گشتم و پیدایش کردم. آرام در را باز کردم و به کوچه رفتم، شروع کردم به داد و بیداد و گریه، حالم خیلی بد بود.» 

بعد از داد و بیداد او، چندنفر از اهالی آنجا نزد او می‌روند و از ماجرا می‌پرسند: «دو نفرشان گفتند، باید به پزشکی قانونی برویم و سریع من را به آنجا بردند. همان شب، پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد. بعد از اینکه شکایت کردیم دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست. این‌بار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. تا همین جواب بیاید، دو ماه طول کشید و چقدر مادرم دوندگی کرد. همه این مستندات در پرونده موجود است.» 

روند شکایت این شاکی شش‌ماه طول کشیده و آنطور که شاکی و مادرش می‌گویند در تمام این‌مدت، تحت فشار بوده‌اند؛ پیشنهادهایی برای سکوت، تماس‌های مکرر و تلاش‌هایی برای متوقف‌کردن روند پرونده: «در تمام این‌مدت، بارها دوستانش خواستند ساکتم کنند؛ همین هفته پیش در روزی که او را بازداشت کردند پیشنهادهای میلیاردی به ما دادند و ما قبول نکردیم. خودش چند بار گفته چقدر بدهم تا رضایت بدهید و از شکایت صرفنظر کنید؟ حتی وکلایش هم ما را تحت فشار گذاشتند. در مدتی که از شکایت کردن‌مان گذشته با متهم روبه‌رو نشدیم، نمی‌خواهم حتی دیگر لحظه‌ای او را ببینم.» 

یکی از سخت‌ترین لحظات برای این زن جوان، لحظه‌ای بود که متهم را بازداشت کرده‌اند و او می‌خواسته آن لحظه را خودش به‌چشم ببیند: «سه‌شنبه هفته پیش، می‌خواستم فقط یک لحظه کوتاه آن لحظه را که به او دستنبد می‌زنند، ببینم تا شاید کمی آرام شوم. اما اجازه ندادند. همان روز کلی سند آورده بودند که او بازداشت نشود، اما قاضی قبول نکرد. قاضی تلاش کرد عدالت را اجرا کند، گفت که ممکن است او از کشور خارج شود و باید در بازداشت بماند تا تحقیقات کامل شود. همه حرفم این است که چرا اجازه ندادند حداقل ۱۰ روز در زندان بماند، شاید کمی از رنج من کم شود؟» 

او می‌گوید شنبه همین هفته برایش پیامک ثنا آمده مبنی بر اینکه پرونده از دادگاه کیفری یک به شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان تهران رفته: «دو ساعت بعد از ارسال این پیامک خبر آمد که آزادش کرده‌اند.» در بخش دیگری از این گفت‌وگو، این زن جوان از فشارهای اجتماعی و رسانه‌ای در این مدت می‌گوید: «خواندن نظرات بعضی از مردم، بیشتر از هر چیز دیگری دردآور بود. وقتی کامنت‌ها و نظرات عده‌ای را در این مدت خواندم، واقعاً رنجم صدبرابر شد. در این مدتی که بعضی از کارگردان‌ها متوجه شدند من از متهم شکایت کرده‌ام، بارها پیشنهاد کاری به من دادند که بتوانند ساکتم کنند؛ همان کسانی که قبلاً حتی به رزومه‌ام نگاه هم نمی‌کردند.» 

روایت مادر شاکی پرونده

مادر این زن جوان هم از اتفاقی برای «هم‌میهن» روایت می‌کند که از شش‌ماه پیش زندگی خودش و دخترش را متحول کرده؛ او در تمام طول این مصاحبه حضوری، با گریه از روندی که با دخترش در این ماه‌ها طی کرده‌اند گفت و از آن روزی که این اتفاق برای دخترش افتاد: «من تهران نبودم، همان شب با من تماس گرفتند و گفتند دخترت تصادف کرده و خودت را به پزشکی قانونی برسان. خودم را به تهران رساندم و مستقیم رفتم آنجا و فهمیدم موضوع از چه قرار است. حال دخترم خیلی خیلی بد بود و پزشکی قانونی هم می‌گفت که باید دستور قاضی باشد تا بتوانند آزمایش بگیرند. آنقدر خودم را آنجا زدم، گریه کردم و گفتم آزمایش را انجام بدهید تا بالاخره دستور قاضی را گرفتیم و آزمایش انجام شد. همان موقع هم جواب پزشکی قانونی تایید می‌کرد که تجاوز صورت گرفته است.» 

به گفته مادر شاکی، آن‌ها حتی همان اول برای شکایت کردن تردید داشتند اما بعد از چندروز برای دخترش ابلاغیه می‌آید که پژمان جمشیدی از او به‌جرم اخاذی شکایت کرده: «دست پیش را گرفته بود؛ خیلی عصبانی شدم، خودم به او زنگ زدم و گفتم به‌جای اینکه بگویی غلط کردم چنین کاری کردم، از دخترم شکایت کردی؟! حالا که این کار را کردی ما هم از تو شکایت می‌کنیم. شکایت کردیم و بعد از ۲۰ روز دستور بازبینی صحنه جرم داده شد.» 

این مادر از سختی‌هایی که در این شش‌ماه از سر گذرانده می‌گوید؛ از زخم زبان‌هایی که به او زدند و می‌خواستند او را هم مثل دخترش از شکایت کردن منصرف کنند: «چقدر در این شش ماه به من می‌گفتند تو مادر نبودی، اگر مادر خوبی بودی اجازه نمی‌دادی دخترت بازیگر شود! می‌گفتند تقصیر خودت است، پژمان جمشیدی حق داشته!» او از جلسه سه‌شنبه هفته پیش دادگاه می‌گوید که در آن پژمان جمشیدی به قاضی و مستشارانش گفته با دخترش صیغه محرمیت خوانده: «قاضی همان لحظه به او گفته، خودت خواندی؟ گفته بله. قاضی گفته الان خطبه را بخوان ببینم بلدی؟ و او نتوانسته بخواند. دروغ گفته بود و دروغ‌اش معلوم شد. آن روز از دخترم هم خیلی سوال پرسیدند. طبق جواب پزشکی قانونی و اظهارات دخترم، دادگاه تشخیص اولیه داد که این جرم اتفاق افتاده و به‌همین‌دلیل قرار بازداشت صادر شد. قاضی‌ها آدم‌های خوبی بودند و حرف‌های دخترم را شنیدند و قانع شدند.» 

برای این مادر و دختر، در تمام شش‌ماه گذشته سخت بوده که ببینند جمشیدی به کارش ادامه می‌دهد و انگار نه انگار که کاری کرده است: «حرف من این بوده که چرا این آدم باید اینطوری برای خودش بچرخد و فیلم بازی کند؟ چرا بیلبوردهایش در همه جای شهر دیده می‌شود، وقتی با بچه من چنین کاری کرده؟» او می‌گوید حال روحی دخترش در تمام شش‌ماه گذشته بسیار بد بوده؛ از همان موقع خانه‌نشین شده و جرأت نمی‌کند زیاد بیرون برود: «حتی نتوانستم او را پیش روانپزشک و تراپیست ببرم، چون می‌گفت به هیچ‌کس اعتماد ندارد و می‌ترسد هویت‌اش فاش شود.» 

مادر شاکی می‌گوید: «ما آدم‌هایی نیستیم که دوست داشته باشیم کسی اعدام شود، اما از این ناراحتیم که این پرونده چطور به این سرعت از دادگاه کیفری به تجدیدنظر ارسال شد؟ چرا اینقدر زود آزادش کردند؟ آیا کار تمام مردم که در پله‌های دادگستری گرفتار بوروکراسی اداری‌اند به همین سرعت انجام می‌شود؟! روز دادگاه در هفته پیش، وکلای ایشان که وکلای پرنفوذی‌اند به ما گفتند که شنبه آزادش می‌کنیم و همین را در رسانه‌ها هم اعلام کردند. شنبه هم با وثیقه خیلی سنگین آزاد شد؛ همین وثیقه سنگین نشان می‌دهد که این پرونده در حال رسیدگی است و مدارکی وجود دارد که به نفع شاکی بوده است.» 

حالا شاکی و مادرش می‌خواهند متهم به عقوبت کارش برسد: «حرف ما این است که چرا اجازه ندادند او حداقل کمی عقوبت کارش را ببیند تا با زنان دیگر چنین کاری نکند؟ زنانی که جرأت حرف زدن ندارند. ما می‌خواهیم مردم بفهمند که او چه کار کرده، می‌خواهیم کسانی که چشم‌شان را روی واقعیت بستند بفهمند که به اشتباه از او حمایت کرده‌اند.» او می‌گوید اسامی‌ای که در فضای مجازی از شاکی پخش‌شده، دروغ است و واقعیت ندارد: «این وظیفه ما نیست که بیانیه بدهیم و هویت خودمان را فاش کنیم تا اسم افرادی که به اشتباه به‌عنوان شاکی پخش‌شده، از شبکه‌های اجتماعی پاک شود. همچنین این پرونده جزئیات بیشتری دارد که فعلاً از گفتن‌اش معذوریم.» 


 

ارسال نظر

خبر‌فوری: جشنواره بیمه ملت با تخفیف ویژه 50 درصدی برای پرستاران و پیراپزشکان