نقد فیلم «آقای زالو»؛ اثری انتقادی یا کلیشهای؟
فیلم سینمایی «آقای زالو» مدعی که با لحنی طنزآمیز به واقعیتهای سیاسی و اجتماعی نگاهی انتقادی دارد، با این حال تبدیل به اثری کلیشهای شده که مخاطب از تماشای آن ممکن است لذت نبرد.
اخیرا اکران فیلم سینمایی «آقای زالو» در سینماهای کشور آغاز شده است.
به گزارش فرارو، فیلم داستان مردی را روایت میکند که به فراخور شرایط تغییر میکند و از انسانی طاغوتی به فردی دیندار یا بلعکس تبدیل میشود. همان چیزی که مهران احمدی در فیلم «مصادره» و کاراکتر «جلال خاوندی» به تصویر کشیده بود. شخصیتی که در زمان محبوبیت مجاهدین خلق تبدیل به یکی از طرفداران آنها شده بود و در زمان انقلاب یکی از مدعیانش که بعدها به خاطر اختلاس سر از کانادا و آمریکا درآورد.
به نظر میرسد «آقای زالو» داستان سرگذشت افرادی که با استفاده از شرایط جامعه ناگهان ظاهر را تغییر داده و به امتیازها و رانتهای مختلف دست پیدا کرده و حالا تبدیل به موجودی زالو مانند شده که خون مردم را میمکد.
فرمول تکراری برای جذب مخاطب
همچنین همانطور که در «مصادره»، رضا عطاران و هومن سیدی و در «سگبند» بهرام افشاری و امیر جعفری نقشهای اصلی را به عهده داشتند، مهران احمدی در «آقای زالو» نیز از همین فرمول بهره برده و از امین حیایی و مهران مدیری به عنوان بازیگران اصلی استفاده کرده تا شانس بالایی در جذب مخاطب داشته باشد.
نقطه قوت فیلم را میتوان بازی برخی از بازیگران آن به خصوص امین حیایی و مونا فرجاد دانست که ترکیبی متفاوت را به مخاطب نشان میدهند. با این حال مهران مدیری یک بازی کلیشهای از خود ارائه میدهد که مخاطب قبلا در «رحمان ۱۴۰۰» دیده بود.
برخلاف برخی از کمدیهای روی پرده که تلاش کردند با استفاده از دیالوگها و صحنههای سخیف مخاطب را بخنداند، «آقای زالو» کمی متفاوتتر عمل کرده و موقعیتهای خندهدار با تکیه بر دیالوگهای جذاب میسازد. با این حال از همان کلیشههای کمدی سالهای اخیر استفاده کرده تا مخاطب را به سینما بکشاند. منظور از کلیشه همان سکانسهای تکراری از دهه ۶۰ که بیننده در بسیاری از آثار کمدی سالهای اخیر دیده است و دیگر خندهدار نیستد. در واقع مخاطب در پایان فیلم از خود میپرسد چه زمانی نمایش کلیشههای نخنما دهه ۵۰ و ۶۰ در سینمای ایران به پایان میرسد؟